
توای تنها ببین من را کنار مرز تنهایی
تنم خسته رهم خسته دلم دراوج تنهایی
زتنها بودنم ای دل خلاصی نیست باور کن
رهایی را نمی بینم زدست دیو تنهایی . . .

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در دوشنبه دوم مرداد ۱۳۹۱
|

اومدم بگم که خیلی دلم برات تنگ شده
خیلیــــــــــــــ
میدونم که نیستی
نه...
تو همیشه هستی
من نیستم
من
خودم خواستم نباشم
♣ رفتم♣
سمت نور و گم شدم توی تاریکیها
نمیدونم تا کی
اما....من یادم میمونه که تنها بمونم
دیگه خودت موندی
تنهــــــــــــــا
بدون من
توام یادت باشه که
همیشه تنهــــــــــــــــــــــــــــا بمونی
شاید یه روزی برگشتم از این همه تاریکی
و
یه نور شدم
خودم رو پیدا کردم
و شدیم
من و خود من
برچسبها:
من و خود من

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در چهارشنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۱
|

من و رویای رسیدن به تو در اوج خیال....!
تو ولی
بی خبر از عشق اهورایی من
کوچه ها عطر نفس های تو را کم دارد
ای صمیمانه ترین همدم تنهایی من !
برچسبها:
خیال

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۱
|
دلم پرواز میخواهد
به اوج آسمانهای نگاهت

من و خود من
برچسبها:
من و خود من

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۱
|
نباید شیشه را با سنگ بازی داد..
نباید مست را ، در حال ِ مستی...دست ِ قاضی داد !
...نباید بی تفاوت ! چتر ماتم را
به دست ِ خیس ِ باران داد
کبوترها که جز پرواز ِ آزادی نمی خواهند !
... نباید در حصار ِ میله ها
با دانه ای گندم ،
به او تعلیم ِ ماندن داد !


نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۱
|
روز مرد رو به مرد راستینی که مقام زیبای مردانگی رو درک کرده تبریک میگم
پدر ام قد همه دنیا دوستت دارم .....

برچسبها:
پدر,
روز مرد,
عاشقانه ترین ها

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۱
|
من حوصله بیش از این ندارم برگرد
تا کی همه شب اشک ببارم برگرد
بی خوابم و گوسفند کم آوردم
برگرد تو را هم بشمارم برگرد

من که بی ادب نبودم ...وای وای
ولی این جمله رو مختص خود خودش نوشتم
حالا اگه گفتین خود خودش کیه
:-D
برچسبها:
گوسفند,
کاور,
sheep

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در چهارشنبه دهم خرداد ۱۳۹۱
|


نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در یکشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۱
|

کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه خوابم میپرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پراز پوچی نبود
بازی ما جفت وطاقی ساده بود
قهرمی کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱
|






فداش بشم الهی
میبینی چه جیگریه
قد همه دنیا دوسش دارم
همونطوری که قول داده بودم برات عکسشو آپلود کردم حوشنا جووونم،،،ببخشی دیر شد
اینم از علی داداشی گلم




با حس عجیبی با حال غریبی دلم تنگته
پر از عشق و عادت بدون حسادت دلم تنگته
گله بی گلایه بدون کنایه دلم تنگته
پر از فکر رنگی یه جور قشنگی دلم تنگته

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱
|
عیب کار اینجاست که من "" آنچه هستم "" را با "" آنچه باید باشم "" اشتباه
می کنم ، خیال میکنم آنچه باید باشم هستم،در حالیکه آنچه هستم نباید باشم
...

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱
|
گاه آدمی
در بیست سالگی می میرد ولی در هفتاد سالگی به خاک سپرده میشود.
برچسبها:
صادق هدایت

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۱
|
به سلامتـــــــي اونايي كه مي خندند اما يك عمــــ ــ ر بغض داشتن و هيچـــــ ــــ كـــــس
نفهميد !.


نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۱
|

نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۱
|
بازم بهار اومد
این روزا همه جا پر از حس زندگیه
دلم میخواد شکوفه ها رو لمس کنم و به ماهی گلی خیره بشم و برم کوه و دشت سبزه رو ببینم
دلم میخواد از همه دور بشم
دووور
دووووووووور
دوووووووووووووووووووور
اونقدر برم که برسم
به خدا
توی خلوت خودم پیش خدا
بهش بگم:
" میدونی
همیشه
دوست داشتنت
یادمه "
منو تنها نذار


نوشته شده توسط .»»---(¯`عاطفـــه ´¯)----» در جمعه چهارم فروردین ۱۳۹۱
|