تشنگی بهانه بود
من به خواب های کوچک تو اعتماد داشتم
چشمهای عاشق تو را به یاد داشتم
می وزید عطر سیب ...سمت های خواب های ساده و نجیب
من به جستجوی تو...در هوای عطر بوی تو...رفت و آمد کبود گاهواره ها...زیر چتر روشن ستاره ها...
تا هنوز تشنه ام...
تا هنوز تشنگی بهانه است...
آب بیصدا ترین ترانه است...
تا هنوز عاشقم...
تا هنوز صبر می کنم...
ابر می رسد...باد مویه می کند...چکه چکه از گلوی ناودان... یاس تازه می دود...
تا هنوز تشنه ام...
تا هنوز تشنگی بهانه است...
آب بیصدا ترین ترانه است...
تا هنوز عاشقم...
تا هنوز صبر می کنم...
تا هنوز صبر می کنم...
تا هنوز صبرمی کنم...
